هست ؟ یا نیست
گر تو پنداری دلم را جز تو یاری هست، نیست،
یا غمم را غیر یادت غمگساری هست، نیست.
گر بگویم سینه از دست تو پر خون نیست، هست،
ور بپرسی کز تو در خاطر غباری هست؟ نیست.
از دوصد فرسنگ ره، الهام می باری به من
مهربانتر از تو در دنیا نگاری هست؟ نیست
گر کسی گوید که در دنیا بدوش زندگی
سخت و سنگین تر ز هجر یار باری هست، نیست
دوست شاد است از من و دشمن پریشان، مرد را
در جهان بالاتر از این افتخاری هست، نیست.
" ابوالقاسم لاهوتی "
گر کسی گوید که در دنیا بدوش زندگی
سخت و سنگین تر ز هجر یار باری هست، نیست
خیلی زیبا است